چكيده: این بررسی به مطالعه و ارزیابی تطبیقی شاخصهای توسعه انسانی شهر-
روستا در مناطق حاشیه نشین شهر ایلام(بان بور، بان چرمگ و کمربندی) در
مقایسه با میانگین این شاخصها در سطح استان و کشور در سال 1385 می پردازد.
آمارهای پایه ای داده ها مربوط به سال 1383 می باشد.
جهت امکان مقایسه
بهتر، آزمون بررسی ساختار اجتماعی- اقتصادی مناطق حاشیه نشین ایلام طراحی و
بین خانوارهای نمونه اجراء گردید. اعتبار آزمون با کمک فرمول آلفای
کرونباخ 62/0: α بدست آمد. نتایج جمع آوری اسنادی آمارها و مقایسه با نتایج
آزمون حاشیه نشینی نشانگر توسعه نیافتگی و توزیع نابرابر هزینه- درآمد و
دیگر شاخصهای توسعه انسانی بویژه مولفه های بهداشت و درمان و آموزش است.
این نتایج همسویی بالایی با چارچوب نظری پژوهش(گیدنز، زیمل و مرتون) داشت.
مهاجرت در این مناطق بیشتر در ساخت خویشاوندی و بر اثر دافعه اجتماعی-
فرهنگی روستایی بوده است نه دافعه اقتصادی روستا یا جاذبه اقتصادی شهرها.
آزمون فرضیات پژوهش و ترسیم شیب بتای اثرگذاری متغیر مستقل بر متغیرهای
وابسته نمونه، نشانگر تاثیر بالای سواد سرپرست خانوار بیشتر بر سواد دختران
و زنان این مناطق بصورت مثبت و همسو می باشد. در مجموع این بررسی یافته
های نوینی در خصوص وضعیت ساختاری مناطق حاشیه نشین ایلام ارائه داده که در
پایان نیز نمودارها و پیشنهاداتی آمده است.
واژگان کلیدی: جامعه شناسی شهری، آسیب شناسی اجتماع شهری، مناطق حاشیه نشین ایلام، آمارها و شاخصهای توسعه
مقدمه:
حاشيهنشيني
از پيامدهاي توسعه ناهمسو و بدريخت در نظام شهرنشيني است. بيش از 50 درصد
از جمعيت جهان در شهرها سكونت دارند، فضاهايي منطقهاي كه بستري گسترده از
ساختارهاي خرد و كلان ارتباطي، تعارضات اجتماعي و خشونتهاي سازمان يافته
را ترسيم مينمايد. بسياري از مسائل اجتماعي-اقتصادي و سياسي در كشورهاي در
حال توسعه ناشي از رشد و گسترش بدریخت نظامها و فضاهای شهرنشيني بوده
است.(Homer-Dixon, 1995) در روند توسعه شهرنشيني به ويژه بعد از انقلاب
صنعتي و قرن نوزدهم با دگرگوني ساختار اجتماعي-اقتصادي سنتي، توزيع نابرابر
منابع و تسهيلات در فضاي منطقهاي توسعه يافته است که و با وضع مناسبات
نوين اجتماعي، زمينهساز شكلگيري ساختار از ريخت افتاده اي از توسعه
بودهايم. در اين ساخت به نقل از چارلز آبرامز« محدودههاي فاقد يا تقليل
يافته ای از تسهيلات و خدمات شهري به وجود آمدند كه حاشيهنشينان بوده و
در چرخه شهرنشيني دروازهبانان اجتماعي (social gate Keepers) ناميده
شدند. (زاهدي،1382: 25)
زماني كه ساختار كلان در توزيع سرمايه با ايجاد
نابرابري برخي از فضاهاي منطقهاي مثل روستاها و شهرهاي كوچك را محروم
مينمايد، به خلق پارهاي از نظامهاي وابسته ، حاشيهاي ، عقبمانده ،
سكونتگاههاي غيرقانوني و مهاجر Marginal-Illegal دامن ميزند.
(حاشيهنشيني 2، شيخاوندي، 1382: 122-121) ساكنيني كه با پذيرش يا رد اهداف
ساختار كلان شهري از راه مناسبات غيرتعريف شده و وسايل غيرقانوني درصدد
كسب امتيازات محروم شدهاند.(ر.ك: نظريه مرتون، مناسبات اهداف- وسيله) اين
توزيع مناسبات و تسهيلات اثرات اقتصادي، اجتماعي و جنايي خواهد داشت. در
اين پژوهش به ترسيم و بيان تحليلي اين ساختارها و اثرات آن در مناطق
حاشيهاي و پيرامونی شهر ایلام پرداخته ميشود .